کد مطلب:77550 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:126
فی معنی الانصار یعنی از كلام امیرالمومنین علیه السلام است در مقصد انصار: «قالوا: لما انتهت الی امیرالمومنین علیه السلام انباء السقیفه بعد وفاه رسول الله صلی الله علیه و آله، قال علیه السلام: «ما قالت الانصار؟» قالوا: قالت: منا امیر و منكم امیر.» گفتند اصحاب كه در وقتی كه رسید به امیرالمومنین علیه السلام خبرهای سقیفه ی بنی ساعده، یعنی صفه ای كه بنی ساعده همیشه در آن اجتماع می كردند، بعد از رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله از دنیا و جمع شدن مهاجرین و انصار در آن صفه و مشاجره كردن در امامت و بیعت با ابی بكر. گفت علیه السلام كه: چه چیز گفتند جماعت انصار؟ گفتند كه انصار گفتند كه از قبیله ی ما امیری تعیین می شود و از شما مهاجرین امیری دیگر تعیین شود. قال: «فهلا احتججتم علیهم بان رسول الله صلی الله علیه و آله، وصی بان یحسن الی محسنهم و یتجاوز عن مسیئهم؟» یعنی گفت علیه السلام: پس چرا دلیل و برهان نگفتید بر آنها به اینكه رسول خدا صلی الله علیه و آله وصیت كرده است به اینكه باید احسان و نیكی كرده شود به نیكوكار ایشان و درگذشته شود از بدكردار ایشان. قالوا: و ما فی هذا من الحجه علیهم؟ فقال علیه السلام: «لو كانت الاماره فیهم لم تكن الوصیه بهم.» یعنی گفتند اصحاب: و چه چیز است در این كلام رسول خدا صلی الله علیه و آله از حجت بر انصار؟ [صفحه 363] پس گفت علیه السلام كه اگر امیر و خلیفه ی (انصار)[1] در انصار بود-رسول صلی الله علیه و آله وصیت ایشان را به دیگران نمی كرد و حال آنكه در نزد انصار مسلم است كه وصیت احسان و مراعات نیكان ایشان را به صحابه ی كبار، خصوصا به امیرالمومنین علیه السلام می كرد. و حدیث احسان به ایشان مروی است در صحاحین بخاری و مسلم. و وصیت رئیس به مرووس جایز باشد. پس ایشان صاحب امارت و خلافت نباشند. ثم قال: «فماذا قالت القریش»؟ قالوا: احتجت بانها شجره الرسول صلی الله علیه و آله. فقال: «احتجوا بالشجره و اضاعوا الثمره.» یعنی پس گفت علیه السلام: پس چه چیز گفتند قریش؟ گفتند كه حجت و دلیل گفتند بر حقیت خود از برای خلافت به اینكه شجره[2] و عشیره ی رسول صلی الله علیه و آله باشند، چنانكه رسالت در قریش متحقق شد، پس باید خلافت او نیز در قریش باشد. پس علیه السلام گفت[3] كه قریش متمسك شدند در احقیت به شجره و ضایع و مهمل گذاشتند ثمره ی شجره ی نبوت را كه اهلش باشند، پس احقیت هر گاه به تقریب عشیره بودن باشد، پس اهلیت و قرابت احق خواهد بود، پس تضییع حق آنها كردن خلاف حق باشد. یا اینكه ضایع كردند ثمره را، یعنی سنت و طریقه و قول او را، از قبیل آیه ی تطهیر و حدیث منزلت و نص روز غدیر و هكذا. [صفحه 364]
و من كلام له علیه السلام
صفحه 363، 364.